پیوند: http://talabe2.ir/
موضوع: "اجتماعی"
بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارم
گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟
گفت: آره!
گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله
گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد
گفت: چرا؟
براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…
دیدم حالتش عوض شده
بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می کنی؟
گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه
گفتم: پس حجابت….
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو
با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره
از فردا دیدم با چادر اومده
گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کردا
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چادر رو بیشتر دوست داره
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخند می زنه…
منبع:http://citydel.blogfa.com/1391/09
رهبر فرزانه انقلاب :
ان شائ الله روز 22 بهمن ، مردم بازهم نشان خواهند داد
به فضل پروردگار ، به توفیق الهی ، که برای حفظ پایه های این انقلاب ،
همه ملت در صحنه و آماده هستند.
پی نوشت : همه باهم به کوری چشم دشمنان وفتنه گران درراهپیمایی 22 بهمن شرکت میکنیم
و
به دشمنان می فهمانیم که ما تا آخرپای انقلاب واماممان ایستادیم.
هر كه دارد هوس كرب و بلا بسم الله!
اين مصرع كه در چاووش خوانيهاي مسافران كربلا خوانده ميشد، از خطبه امام حسين (ع) هنگام خروج از مكه برگرفته شده است. حضرت در آن موقعيت فرمود: «هر كه ميخواهد خون خود را در راه ما نثار كند و آماده حركت است، همراه ما در مسير كوچ گام نهد. اين مثل به زيارت، ايثار، جانبازي و آمادگي اشاره دارد.
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
مگر پول ما سكه يزيد دارد؟
سكه يزيد در برابر سكه امام علي(ع) قرار دارد. سكه علي(ع) از رونق و ارزش برخوردار است و مسلمانان با جان و دل آن را ميپذيرند. ولي سكه يزيد، به سبب ستمهاي فراوانش، نزد مؤمنان جايگاهي ندارد و از پذيرش آن سرباز ميزنند. اين مثل به بيارزش بودن پول اشاره دارد و در برابر كسي كه حاضر نيست حتي با گرفتن پول كاري انجام دهد و انسان را از ثمره حرفهاش بهرهمند سازد، به كار ميرود.
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
هم از گندم ري افتاد، هم از خرماي بصره
قرار بود ابن سعد حاكم ري باشد و در حال آماده شدن براي سفر بود كه واقعه كربلا پيش آمد. ابن زياد از او خواست، اول با حسين بن علي(ع) بجنگد و سپس به حكومت ري بپردازد. ابن سعد از پذيرش اين خواسته خودداري كرد. ابن زياد گفت: «اگر چنين نكند، بايد فرمان حكومت ري را پس دهد.»
ابن سعد كه نميتوانست از حكومت ري بگذرد، تن به قضا داد و به قرارگاه حسين(ع) لشكر كشيد. وقتي به كربلا رسيد، امام حسين(ع) به او پيام داد: «در تاريكي شب به ديدارم بيا.»
چون آمد، به وي فرمود: «راهي انتخاب كن كه به صلاح دنيا و آخرتت باشد. »
ابن سعد گفت: «ميترسم ابن زياد در كوفه خانهام را خراب كند.» حضرت فرمود:«سرايي نيك تر از آن به تو خواهم داد.»
ابن سعد گفت: «در ولايت كوفه ملك و باغ بسيار دارم. همه را مصادره ميكنند و از من ميگيرند.»
حضرت فرمود: «به تو در حجاز مزرعههاي سر سبز ـ كه هزار بار بهتر از مزرعههاي كوفه است ـ ميبخشم.»
ابن سعد سر به زير افكند و مدتي در فكر فرو رفت. آن گاه پرسيد:«چگونه دل از حكومت بردارم؟»
حضرت از طمع كاري و مقام دوستي او تعجب كرد و فرمود: «اميدوارم از گندم ري نخوري!»
ابن سعد پاسخ داد: «اگر گندم نباشد، جو ميخورم!»
آن گاه به قرارگاه خود بازگشت و آمادة نبرد شد. پس از شهادت امام و يارانش، به سبب حوادثي كه پياپي رخ داد، ابن سعد به مراد خود نرسيد و نتوانست فرماندار ري شود. او و پسرش به فرمان برادر همسرش، مختار ثقفي كه بر كوفه دست يافته يود، به قتل رسيدند. بدين ترتيب، هم از گندم ري ماند و هم از خرماي بصره. اين مثل به طمع كاري اشاره ميكند و دربارة كساني به كار ميرود كه سود اندك را ناديده ميگيرند و براي رسيدن به سود بيشتر ،سرمايه اصلي را هم از دست ميدهند.
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
من از بهر حسين در اضطرابم تو از عباس ميگويي جوابم!؟
چون پيك كربلا به مدينه رسيد، ام البنين درباره حضرت حسين(ع) پرسيد. پيك از پسرش عباس سخن گفت. ام البنين چند بار پرسش خويش را تكرار كرد و هر بار درباره عباس شنيد. سرانجام به ستوه آمد و گفت: من از بهر حسين در اضطرابم
تو از عباس ميگويي جوابم!؟
اين مثل در مورد كسي به كار ميرود كه پاسخ نامربوط و خارج از موضوع ميدهد.
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
مثل حرمله
حرمله سوي گلوي علي اصغر، كودك شيرخوار حضرت امام حسين(ع) ، تيرافكند و بي رحمانه وي را به قتل رساند. بدين سبب براي بيان شدت سنگ دلي افراد، آن ها را به حرمله تشبيه ميكنند.
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
آب دست يزد افتاده است
در روزگار شاهان ستمگر، مأموران آب رساني (ميرابها) كه در آن زمان بلديه ناميده ميشدند، با خيانت و سخت گيريهاي ناروا، آسايش را از مردم ميربودند. در چنين شرايطي، نالهمردم به آسمان بلند ميشد كه : «ما اسير دست ستمگيريم و آب در دست يزيد افتاده است.» اين مثل كنايهاي است از اسير شدن در دست ستمگر، سپرده شدن امور به دست مسؤولان سخت گير و مقرراتي، افتادن سر رشته كارها به دست اشخاص خسيس، محتكر و گران فروش .
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
پسر طوعه است
طوعه بانوي با ايماني بود كه مسلم بن عقيل را به خانه اش برد و به او پناه داد. بلال، پسر طوعه، از اين راز آگاه شد و به نيروهاي ابن زياد خبر داد. در تعزيه مسلم، بلال به امير ميگويد: بده تو مژده پادشاه كل جهان ! كه آورم خبر از مسلم اندرين سامان بدان اميد كه مسلم بود به خانه ما چو گنج جاي نمود، در آشيانه ما كلمه پسر طوعه يادآور آن واقعه است و به جاسوسي، خيانت، نامردي و تهمت اشاره ميكند. مگر من پسر طوعه هستم؟ گونهديگر اين مثل است كه شخص هنگام دفاع و رفع تهمت از خود به كار مي برد.
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
هم طبل يزيد است وهم علمدار حسين !
در گذشته برخي از تعزيه خوانان در دو نقش بازي مي كردند .گاه نقش حضرت ابوالفضل (ع) داشتند و زماني نقش طبل يزيد . مثل ـ كه در آن امرريشه دارد ـ به نفاق و دورويي اشاره ميكند و دربارهي دو دلاني كه نميتوانند دل به يك سمت سپرده ، در صف نيكان يا بدان قرار گيرند ، به كار ميرود .
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
هم نذر حسين (ع) است و هم شام شب بچه
اين عبارت از مثلهاي افغاني است ودر مواردي كه آنچه به سبب نياز ، اشتباه يا هديه دادن از كف ميرود ،اداي نذر شمرده ميشود ، به كار ميرود .
مانند :
الف : روغن ريخته نذر حضرت عباس (ع)
ب : خدا كشته را به قرباني حساب ميكنند .
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
دنيايش مثل آخرت يزيد است.
آخرت يزيد، به سبب پديد آوردن واقعة عاشورا ، با دردناكترين مجازاتها همراه است. اين مثل به گذراندن زندگي با سختي و بدبختي اشاره دارد. گونه هاي ديگر آن عبارتند از:
الف) دنياي ما بدتر از آخرت يزيد است.
ب) عاقبتش مثل عاقبت يزيد شده است.
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
آش يزيد را ميخوري و براي امام حسين(ع) سينه ميزني؟
خطاب به كسي گفته ميشود كه در ظاهر ادعاي دوستي ميكند و در نهان دشمني ميورزد. اين مثل با مثلهاي زير هم معناست: الف) نماز علي را ميخواند و پلوي معاويه را ميخورد.
ب) هم طبال يزيد است و هم علم دار حسين(ع)
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
مثل مادر وهب
وهب يكي از دلاوران كربلا بود كه به دست سپاه يزيد به شهادت رسيد. مادرش زني بسيار شجاع بود. او از شدت خشم، عمود خيمه را كشيد، به ميدان رفت و قاتل پسرش را با يك ضربه به قتل رساند. مثل بدين واقعه نظر دارد و براي بيان شجاعت ، زبان آموزي، ايثارگري و ارادت به اهل بيت (ع) به كار ميرود.
منبع : http://www.kanoonparvaresh.com
ما اهل كوفه نيستيم، امام تنها بماند.
تناقض در رفتار ، نيرنگ و تزلزل، سركشي در برابر فرمانروايان، فرصت طلبي، اخلاق ناپسند، آزمندي و شايعه پذيري بخشي از ويژگيهاي مردم كوفه است. امام علي(ع)، امام مجتبي (ع)، مسلم بن عقيل و سيدالشهدا(ع) هر يك به گونهاي بيوفايي و سست عهدي كوفيان را تجربه كردند. اين عبارت از شعرهاي مردم ما است و در زمان انقلاب و جنگ تحميلي زياد به كار برده ميشد.
منبع :http://www.kanoonparvaresh.com
ادامه دارد…
شهیدبهشتی جملات قشنگی دارند ازجمله دررابطه با قشردانشجو،نکاتی جالب وقابل تامل دراین سخنان است که اگر دانشجویان عزیز ما واقعاً عامل به آن بودند شایدوضعیت جامعه به گونه ای دیگربود:
دانشجو موذن جامعه است اگرخواب بماند نمازهمه قضا می شود.
دانشجو رسالتش دراین است که دربرابر دردهای جامعه برای همیشه حساس بماند .وای به روزی که تحصیل کرده های جامعه اعم از روحانی،معمم،دانشگاهی ،درشکل آموزگار،دبیر،امام جماعت،مرجع تقلید،محقق،اسلام شناس،نویسنده و…. تبدیل بشود به گروه « بی درد»
مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) همايش ملي «سبک زندگی اسلامی» را ويژه دانشجويان و طلاب سراسر كشور برگزار مينمايد. دانشجويان و طلاب محترم ميتوانند با توجه به شرايط مقاله که در زير آمده است، مقالات خود را حول محورهاي همايش تدوين و به اداره همايشها ارسال نمايند
نحوه تنظيم مقالات
الف) شرايط عمومي
مقالات تناسب کامل با محورهاي همايش يا موضوع آن داشته باشد.
مقالات از صبغة تحقيقي ـ تحليلي، ساختار منطقي، انسجام محتوايي برخوردار باشد.
آرا و ديدگاههاي مطرحشده در مقالات مستند و مستدل باشد و مقاله با قلمي روان و ساده نگارش يافته باشد.
مقالات ارسالي قبلاً در نشريات داخلي يا به عنوان بخشي از يک کتاب چاپ نشده باشد و نيز همزمان براي ساير همايشها و يا مجلات ارسال نشده باشد.
مقاله حداکثر در 30 صفحه (صفحة 300 کلمهاي) تنظيم شود.
مشخصات کامل نويسنده، نشاني پستي، نشاني صندوق الکترونيکي (Email)، شماره تلفن تماس، شماره دورنگار و مؤسسه علمي وابسته، همراه مقاله ارسال شود.
حورهاي همايش:
1. سبک زندگی در مقیاس فردی:
فرد و عبادت؛
فرد وقرآن؛
فرد و مسجد؛
فرد و روابطخانوادگی و اجتماعی؛
فرد و ویژگیهای شخصیتی – اخلاقی؛
فرد و تحصیلات؛
فرد و اشتغال؛
فرد و ساعت فراغت؛
فرد و رسانه؛
فرد و هنر؛
و… .
2. سبک زندگی در مقیاس خانواده:
خانواده و تعامل زوجین؛
خانواده و تعامل والدین و فرزندان؛
خانواده و تعامل فرزندان با فرزندان؛
خانواده و نقش جنسیت در آن؛
خانواده و اوقات فراغت(ورزش، تفریح،…)؛
خانواده و معیشت(درآمد، هزینه، پسانداز، …)؛
خانواده و روابط همسایگی؛
خانواده و روابط خویشاوندی؛
و… .
3. سبک زندگی در مقیاس اجتماعی:
جامعه و آدابورسوم اجتماعی؛
جامعه، سنت و تجدد؛
جامعه و ورزش؛
جامعه، مراسم دینی و هیئات مذهبی؛
جامعه و فرهنگ دینی؛
جامعه و ارزشهای اخلاقی؛
جامعه و رسانههای جمعی؛
جامعه و تهاجم فرهنگی؛
جامعه و تجملگرایی و رفاهخواهی؛
جامعه و فردگرایی؛
جامعه و گروههای ضدفرهنگی؛
جامعه و ضرورت مهندسی فرهنگی؛
جامعه و آداب ازدواج و طلاق؛
جامعه و تحزّب؛
جامعه، مسجد و سایراماکن مذهبی؛
و… .
4. سبک زندگی در مقیاس حکومت اسلامی:
حکومت و حقوق شهروندی؛
حکومت و مردم(حقوق متقابل، پذیرش، تبعیت، نقد)؛
حکومت و نخبگان.؛
حکومت و ولایت فقیه؛
حکومت و احزاب،گروههای سیاسی،اقلیتهای مذهبی؛
حکومت و سازمانهای غیردولتی؛
حکومت و نهادهای حکومتی(فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی،هنری، …)؛
حکومت و آزادیبیان و عقیده؛
و… .
5. سبک زندگی در مقیاس بینالمللی:
امت اسلامی و روابط بینالمللی؛
امت اسلامی و مشکلات بینالمللی؛
امت اسلامی و ملل و ادیان دیگر؛
امت اسلامی و عزّت بینالمللی؛
امت اسلامی و تنوع فرهنگی(تهاجم فرهنگی، تقابل فرهنگی، مهاجرت، …)؛
امت اسلامی و مرزهای جغرافیایی؛
امت اسلامی و الگوها؛
و… .
علاقمندان برای اطلاع بیشتر به این سایت مراجعه فرمایند.http://hamayesh.iki.ac.ir/
امروزه بازی ها جدی گرفته شده و جدی ها بازی.
ابراز تامین پیشرفت کرده ؛ ولی امنیت عقب رفته است.
کتاب زیاد ولی حوصله ی مطالعه کم شده است.
مناره ها بلند، بلال ها کوتاه.
قامت افراد بلند، فکرافراد کوتاه.
تجملات اصل و معنویات فرع .
منفعت ها سرریز، دل بستگی ها سرازیر.
درآمدها زیاد، آسایش کم.
علم رشد کرده ، ولی عاطفه تنزل.
درآمدها چندبرابر، جدایی ها چندبرابر.
اظهارمحبت زیاد ولی روح محبت کم.
خدمات توسعه یافته ولی صفا وصمیمیت کمرنگ شده.
اتوبان ها وسیع شده ، ولی نقطه نظرها باریک شده .
مقام بالاتر، ارزش ها کمتر.
تحصیلات بالاتر، احساسات کمتر.
درآمدها بالاتر رفته ، اخلاقیات پایین.
دانش بیشتر، بینش کمتر.
شعاربیشتر، عشق کمتر.
تسهیلات بیشتر، وقت کمتر.
می آموزیم که چگونه درآمد اضافه کنیم ؛ اما چگونه زندگی کردن را بلد نیستیم.
خانه ها زیبا، اما پایه ها سست.
خانه ها بزرگتر، خانواده ها کوچک تر.
سال های زندگی طولانی، حقیقت زندگی کمتر.
درراه رفتن به کره ی ما هستیم ، اما از رفتن به خانه همسایه غافلیم.
فضای خارج از زمین را فتح کرده ایم ، اما از فضای داخل خانه غافلیم.
برکمیت افزود ه ایم ، از کیفیت کاسته شده.
منبع : سیره پیامبراکرم،حجت الاسلام والمسلمین قرائتی.
خواهرم :
نگهداشتن چشم ازنامحرم را سرمه وتوتیای چشمانت قرار بده تا نور و درخشندگی آنها بیشترشود.
گونه هایت را با مهر حیا نشات گرفته از ایمان ، سرخ بگردان تا قیمتت افزون شود.
صابون استغفار را برای پاک کردن خود از هرگناهی که از آن رنج می بری بکارگیر تا از آنها پاک و راحت شوی.
موهایت را که زیور خدایی برای تو می باشند باحجاب اسلامی از نظرهای آتشین نامحرمان مصون ومحفوظ بدار.
دستهایت را با دستنبدهای تواضع و فروتنی مزین سازو انگشتانت را با انگشتر گذشت بیارای.
همیشه صدق و راستی را بر لبهایت جاری سازتا زیباتر شوند.
گردنبند عفت را به گردن خویش آویزان کن وبه گوشهایت گوشواره ادب بیاویز.
این زیورآلات را تنها درتجارتخانه اسلام می توان یافت پس فرصت را غنیمت شمار و در به دست آوردن آن با همت باش.